سلام عزیزدلم.
خیلی وقته برات چیزی ننوشتم خیلی درگیر کارام بودم و بیشتر اینکه خودت کنارم بودی گاهی وقتا.
این یه ماه که با هم بودیم خیلی خوش گذشت و سفر مشهدمون خیلی بهتر بود و من عشقم بهت چند برابر شد بعد از این سفر.
الان که به بودنت عادت کردم و یکی دو روزه رفتی خیلی برام سخته و بیصبرانه منتظرم این چند روز بگذره و ایام عید رو که بزرگترین اتفاق زندگیمون توش افتاد رو پیشم باشی. خیلی دوستت داشتم پارسال که ازدواج کردیم و حالا بیشتر دوست دارم و یه بار دیگه میخوام مال من بودنت رو ببینم.
عاشقتم بهترین اتفاق زندگیم.
سلام بانوی عزیزم.
خواستم یه عذرخواهی و یه تشکر کنم ازت...
این روزا که درسم تموم شده و منتظر سربازیام تا زمانش برسه، خیلی از بیکار بودن اذیت میشم و با اینکه تموم تلاشمو کردم تا کاری پیدا کنم تو این مدت، به بنبست خوردم. واسه همین بیکار بودن و اینکه احساس شرمندگی پیش تو و خونوادت میکنم، خیلی ناراحتم و گاهی ناراحتیامو تو برخورد با تو بروز میدم و اذیتت میکنم و گاهی نمیتونم پیش بقیه ناراحتیمو پنهان کنم، اما تو با تموم این بداخلاقیام تحمل میکنی و هیچوقت کوچکترین حرفی که طعنه و کنایه ای داشته باشه و ناراحتم کنه نمیزنی، ممنونم ازت. ببخشید واقعا دست خودم نیست نمیتونم ببینم بیکارم و نمیتونم خوشحالت کنم حداقل با چیزای مادی. دار و ندارم دِلَمه بانو، تقدیم به تو. تموم تلاشمو میکنم واست بهترین زندگی رو بسازم. فقط صبر میخواد که تو داری و من نه...
فقط بگم تنها امید زندگیم توئی و دوستت دارم. تو بهترین بانوی دنیایی عزیزم.
دکترم تجویز کرده شعر درمانی کنم
روبه روی چشمهای تو غزلخوانی کنم
شعر فروردینی و اردیبهشتی منع کرد
گفت باید نسخه را پاییز و آبانی کنم
سلام عشقم.راستش من نویسنده خوبی نیستم که بتونم احساسمو خوب بیان کنم اما بگم از وقتی دانشگاه شروع شده و رفتی یه شهر دیگه آروم و قرار ندارم. قبل اینکه بری با خودم میگفتم هر یکی دو هفته میای و اینجوری دلتنگی رو چاره میکنیم اما صب که بیدار شدم از خواب و دیدم پیام دادی که رفتی خوابگاه دلم گرفت.
وقتی بودی هنوز ظهر نشده، امید داشتم تا عصر یا من میام خونه تون یا تو میای و خیالم راحت بود اما حالا که میبینم باید چندین شب رو بدون تو و آغوشت بگذرونم دارم دیوونه میشم. مثل همیشه میگم دوستت دارم عزیزم. امروز اولین روزه نیستی و من دیگه روز شمار گذاشتم واسه اومدنت. با اینکه یکی باید به خودم دلداری بده اما مواظب خودت باش و غصه هم نخوری بانو. درستو خوب بخون زودتر تموم بشه بیای پیشم.
دل تورو می رنجونه دلتنگی
داری با دلتنگی تنها می جنگی
تحمل کن یه روزی این دوری می میره
تو قلب من هیچکسی جاتو نمی گیره
سلام بانوجان! میدونم شاید تعجب کنی وقتی این مطلب رو میخونی چون مثلا از دست هم ناراحتیم!
راستش حرفایی هست که نمیشه به زبون آورد، غرور آدم نمیذاره! اینا رو باید میگفتم:
اول اینکه حرفایی رو که تو عصبانیت ادم میگه رو نباید تو ذهنت نگه داری چون ما مردا موقع عصبانیت چیزایی میگیم که بعدا پشیمون میشیم!
دوم اینکه واسه آشتی گاهی پیش قدم بشی مطمئن باش ضرر نمیکنی و جبران میکنم.
سوم و از همه مهمتر اینکه آدم گیر میده یا بحث میکنه دلیل بر دوس نداشتن نیس. همینا میتونه دلیل دوس داشتن و مهم بودن باشه. هر وقت دیدی بی اعتنام به حرفا و کارات اونوقت فکرت مشغول بشه.
ممنون بابت تحمل همه غرغرام!
دوست دارم تا بی نهایت.