سلام بانوی من.
امروز دقیقا یه ماه از سربازیم تموم شده! تو این یه ماه بگم شاید به اندازه تموم این یه سال عقدمون دلم واست تنگ شد. مشکلات سربازی رو راحت میشه تحمل کرد اما دوری تو واقعا تحملش سخته. چیزی که بهم امید میده تو سربازی فقط اینه که تموم بشه و بیام ببینمت. تو تموم زندگیمی و بخاطر تموم خوبیات و مهربونیات و اینکه بهم امید میدی ممنونم ازت. خیلی میخوامت گلبانو.
مثل سربازی که از جنگ برگشته
به دیدنت می آیم
با شاخه گلی در دستانم
و پوتین های خاکی پاهایم
جنگ اما شروع می شود انگار
با شلیک اسلحه چشم هایت
ماشه را می کشی
اصابت می کند
شعری داغ و عاشقانه
مستقیم به مغزم
انگار نارنجکی در حلقم کاشته ای
هی تیرباران می شود واژه هایم
مدام "دوستت دارم ها" در قلبم گلوله می خورد
چه جنگ خونینی ست
سر تصاحب تو
سر برمی گردانم
منفجر می شود
خمپاره نگاهت
زانو می زنم کنارت
من تسلیمم
تسلیم چشم هایت...